من ماهیگیری یاد میدهم
گفتگو با پروفسور کیوان مزدا، از بزرگترین جراحان ستون فقرات در دنیاتاریخ: 1397/6/27
بچه که بودم میخواستم به ارتش دریایی فرانسه بروم و یونیفورمشان را دوست داشتم. به پدربزرگم گفتم یا ارتش، یا نیروی دریایی یا پزشکی. پدربزرگم با چشمان آبی به من نگاه کرد و گفت ارتشیها همهشان احمق هستند، تو دکتر خواهی بود. و من به سمت پزشکی رفتم." اینها بخشی از کودکی کیوان مزداست که در حال حاضر یکی از بهترین جراحات ستون فقرات در جهان است. او طی این سالها صدها عمل رایگان روی مسائل حاد ستون فقرات روی کودکان ایرانی در زنجیره امید انجام داده است و همچنان سالی دو بار به ایران سفر میکند تا دین خود را به نیمه ایرانیاش ادا کند. در این راه، او پزشکان زیادی را تربیت کرده که در کنار او آموختهاند و قد کشیدهاند و حالا پزشکان حاذقی شدهاند که خودشان از سکانداران جراحی ستون فقرات در ایران هستند. پروفسور مزدا نه تنها در ایران که در چند کشور دیگر هم به همین شکل عملهای جراحی رایگان انجام میدهد و با زنجیره امید فرانسه همکاری نزدیکی دارد. او طبق وعده این سالهایش، هفته گذشته به تهران آمد و نزدیک به 100 کودک را از سراسر ایران معاینه کرد و حدود 30 تای آنها را مورد عمل جراحی قرار داد. با او پشت درهای اتاق عمل در روزهای سخت عملهای پشت سر هم به گفتگو نشستیم:
*تا به امروز چند عمل جراحی انجام دادهاید؟
از سه روز قبل من و همکارم 15 عمل انجام دادهایم و هنوز همین تعداد باقیست.
*عملها موفقیتآمیز بوده؟
بله مشکلی نبوده.
* شما حدودا ده سالیست که با زنجیره امید همکاری میکنید. در مورد کارتان بفرمایید.
از ابتدا همراه با خانم مرعشی این انجمن را در ایرام پایهگذاری کردیم که با انجمن فرانسوی به نام زنجیره امید مشترک است. و از آن زمان تا به حال پیشرفتهای خوبی داشتهایم. چند همکار ایرانی را از نظر آموزشی به حدی رساندهایم که 80 درصد عملها را خودشان انجام میدهند و ما فقط بیماران خیلی سنگین را عمل کنیم. از این نظر موفق بودهایم. حداقل 30 درصد از دکترهای ایرانی که آموزش دادهایم تا به امروز با ما ماندهاند.
*در 10 سال گذشته چند عمل انجام دادهاید؟
سالی دو بار هر بار 50 عمل، حدود 500، 600 عمل.
میدانم که فعالیتهای شما محدود به ایران نمیشود.
همینطور است. ببینید من در فرانسه در سیستم دولتی کار میکنم. نخواستم سمت سیستم خصوصی بروم چون بیماران خصوصی بیشتر از بیماران سادهتر هستند خودم هم خیلی علاقهمند به آموزش بودم. به همین خاطر در فرانسه در سیستم دولتی و دانشکدهای ماندهام. از سال 1987 میلادی (31 سال قبل) هر سال به یک جای دنیا برای عملهای خیریه میرفتم و از 12 سال قبل تا به حال به ایران میآیم. به جز ایران در کشورهای کامبوج، سودان، سریلانکا، افغانستان، سالوادور... که همه کارها به صورت رایگان بوده است. برای کارهای آموزشی به دانشکدههای مختلف میروم. هفته قبل در برزیل عمل داشتم چون در بخش خودمان چند عمل جدید ابداع کردیم و در جاهایی که امکاناتشان کمی از ایران بالاتر است آموزش میدهیم.
*بخش آموزش یکی از کارهای مهم در زنجیره امید است. در این مورد و درباره نوآوریها در زنجیره امید بفرمایید.
به قول چینیها اگر یک ماهی بدهی یک روز میخوری و اگر ماهیگیری بیاموزی هر روز میخوری. همیشه میگویم یک روز ایران به زنجیره امید نیازی نخواهد داشت یعنی هم از نظر علمی و فنی همکارهای ایرانی بتوانند کارهایشان را انجام دهند و بیماران بتوانند به جراحیهایشان از نظر مالی وسایر موارد بپردازند. از نظر تکنیکی چند وسیله جدید به ایران آوردهایم، مونیتورینگ نخاع، وسایل سیستمهای ایمپلنت و... که در ایران وجود نداشتند. اما کار مهم بحث آموزش بود. هم آموزشهایی که در ایران انجام میدادیم و هم با کمک ستاد فرانسه و زنجیره امید توانستیم چند نفر را به فرانسه برای دوران درازمدت یک سال و نیم یا دورههای 15روز تا دو ماه، که توانستیم سطح همکاران ایرانی را کمی بالاتر ببریم و در حال حاضر 80 درصد بیماران را خودشان عمل میکنند.
*میدانم که افق پیش روی زنجیره امید یک بیمارستان است که میتواند نقش خیلی مهمی را در طب کودک در خاورمیانه ایفا کند. در این مورد چه نظری دارید و چه همکاریهایی خواهید داشت؟
در حال حاضر بیمارستانی از خودمان نداریم و مجبوریم در سایر بیمارستانها کار کنیم. در چند بیمارستان مختلف در تهران کار کردیم و به مشکلاتی برخوردیم. مشکلات تکنیکی، انسانی و خداراشکر توانستیم بیمارستان نورافشار را پیدا کنیم که اکثر مشکلات حل شدند. اما آرزویمان این است که بیمارستان خودمان را داشته باشیم که بتوانیم قوانین خودمان را اعمال کنیم. یعنی سطح بیمارستان از نظر انسانی و فنی به سطح بیمارستانهای خودمان در فرانسه و جاهای دیگر برسد. این کار امکانپذیر است اگر قوانین را ما تعیین کنیم. امیدوارم با تلاشی که در زنجیره امید میکنیم بتوانیم در آینده نزدیک هم عملها را انجام دهیم و هم آموزشی به پرستاران، دکترها و حتی مردم اداری بدهیم که سیستم را پیشرفته کنیم.
*با بچههایی که در این 10 سال عمل کردهاید در تماس هستید؟
خیر. هیچوقت با بچهها آنچنان در تماس تلفنی نیستم. چندنفرشان توانستند ایمیل یا واتسآپ من را پیدا کنند و گاهی در تماس هستند اما رابطه شخصی با بیماران در هیچ کجای دنیا ندارم. تمرکزم روی کارم است.
*قاعدتا از اینکه درمان شدهاند خیلی خوشحال میشوند.
عموما بله.
*قبلا از شما شنیده بودم که بعضی از کودکان به خاطر فقر فرهنگی و بعضی به خاطر فقر اقتصادی دچار عارضه در ستون فقراتشان میشوند. راهی برای پیشگیری از این مشکل وجود دارد؟
باید تمام سیستم پزشکی را عوض کرد. در فرانسه خیلی از کودکان زود به ما مراجعه میکنند چون در مدرسه وقتی میخواهند ورزش کنند باید نزد پزشکشان بروند که خیلی زود بیماران تشخیص داده میشوند و درمان راحتتر و با هزینه کمتر و بازدهی بهتر انجام میشود.
*بین بیمارانی که به شما مراجعه میکردند کودکان سه، چهارساله را دیدم.
ما در فرانسه بیماران را در دوسالگی عمل میکنیم چون مشکلشان بین یک تا یک سال و نیم تشخیص داده میشود.
*ارتباط این مشکلات با فقر چیست؟
در فرانسه درمان برای مردم رایگان است. طبق سیستم دولت مالیات زیادی میپردازند اما تمام درمانهای پزشکی برای مردم فقیر کاملا رایگان است.
*آیا عموما مردم فقیر بیشتر دچار این مشکلات میشوند؟
اصلا اینطور نیست. کسانی که مرفه هستند میتواند زود به پروسه درمان برسند. بیماری خیلی از کودکان زود تشخیص داده میشود اما نمیتوانند هزینه درمان را بپردازند.
*میدانم که شما قطعهای را ابداع کردهاید که در ستون فقرات کار میگذارید. چه شد که این اتفاق افتاد؟
من 32 قطعه ابداع کردهام. جزو کارهای تحقیقاتی من است که حدود 20 سال قبل شروع شد و 14 سال است که از این قطعات استفاده میکنیم. این کار اتفاقی نبود. از وسایلی که استفاده میکردیم راضی نبودم و خواستم از وسایل بهتری استفاده کنم.
* و الان از این وسایل ابداعی خودتان استفاده میکنید؟
بله.
هیچوقت در جوانی فکر میکردید که سر از این رشته و اینجا دربیاورید؟
رشته ارتوپد را خیلی دوست داشتم اما وقتی وارد دوره رزیدنتی شدم فکر نمیکردم با کودکان بمانم. اما وقتی تصمیم گرفتم در سیستم دولتی بمانم در بخشهای ارتوپدی اطفال کار کردم که خیلی خوشم آمد و ماندم. کودکان وقتی بیمار هستند واقعا مساله ای و علتی دارند اما در بزرگسالان مثلا وقتی کسی 80 ساله است و کمردرد دارد هیچ علت خاصی ندارد. با بچهها وقتی 1:51 برای طولانیمدت حالشان خوب است. وقتی یک فرد 80 ساله را عمل میکنید یک سال و 10 سال آینده دارند. در مورد کودکان وقتی درمانشان میکنی درواقع آیندهشان را میسازی. بزرگسالان وقتی درمان میشوند یا راضی هستند یا نیستند. بزرگسالان گاهی من را میزنند. (با خنده)
*در کلینیک متوجه شدم چندین بار به کودکان گفتید نمیتوانیم تو را عمل کنیم و بچهها گریه میکردند. در این شرایط چطور خودتان را از نظر روحی سرپا نگه میدارید؟
اینها جزو کار من است. همیشه به رزیدنتها میگویم اگر مطمئن نباشم بهتر از خدا کار میکنم کار نخواهم کرد به این معنی که اگر نتیجه جراحی بهتر از شرایط طبیعی بیمار نیست لازم نیست کاری انجام دهم. از نظر روحی مشکلی ندارم. وقتی میدانم نمیتوانم کاری انجام دهم خب مشکلی نیست.
*بارها از دوستان مختلف و همکاران شما مثل آقای مهرپور شنیدهام وقتی شما میگویید نه، یعنی تمام و فرصتی برای آن فرد نیست.
من جراح ترسویی نیستم از نظر تکنیکی هیچ چیز من را نمیترساند و وقتی بگویم نه یعنی واقعا هیچ تکنیک یا جراحیای برای آن بیماری نیست. ممکن است در آینده با پیشرفت علم راهی پیدا شود اما در حال حاضر واقعا گاهی نمیتوانیم کاری انجام دهیم. در سیستم فرانسه هم همینطور است. گاهی به خاطر بیماری اصلی یا سایر شرایط نمیتوان عمل انجام داد.
*همکارانتان هم گفتند وقتی بگویید در تهران نمیشود کاری کرد یعنی در فرانسه هم نمیشود عمل کرد.
بله.
*تصورم این است که خیلی از عملها هم با ریسک همراه هستند.
همه این عملها ریسک دارند. مثلا 20 درصد بیماران در اینجا کسانی هستند که همکاران ایرانی نمیخواهند عملشان کنند چون تکنیک سخت یا ریسک بالایی دارد. زمانی که بیمار متوجه میشود آینده طبیعی از ریسک بدتر است باید جلوی این ریسک را گرفت.
*این مشکلات با غربالگری در زمان بارداری مشخص میشود؟
بستگی دارد. سندرمها و اماس مشخص میشود. مثلا ما دیگر اسکولیوز خیلی بزرگ در کودکان فرانسوی نمیبینیم چون با ایکوگرافی خیلی زود تشخیص میدهند و کودکان بدون این عارضهها متولد میشوند. اگر اینها را به دادگاه اخلاق توضیح دهیم و آینده بچهها را تشریح کنیم پدر و مادر میتوانند درباره تولد آن نوزاد تصمیم درستی بگیرند. البته با هر بیماری نمیتوان اینطور برخورد کرد. در فرانسه فقط افرادی که خیلی مذهبی هستند بچه ها را نگه میدارند.
*چون ژنتیکی است؟
ژنتیکی یا غیرژنتیکی که برای بچهها خیلی سنگین است.
*کسی که اسکولیوز دارد امکان اینکه فرزندش مبتلا شود زیاد است.
نمیتوان تشخیص داد. اگر با افراد دیگر مقایسه کنیم هفت برابر شانس ابتلا به اسکولیوز بیشتر است اما اگر به زودی تشخیص داده شود درمانش راحت است. ژن منتقل میشود اما مشکلی برای درمان نیست.
*اگر بخواهید به کودکانی که عمل کردهاید یا قرار است عمل کنید پیامی بدهید چه می گویید؟
امیدوارم کاری که برایشان انجام میدهیم به نتیجه برسد و تنها آرزویم این است که بتوانند زندگی آرام و معمولی داشته باشند.